خاطره
پریسار را به کلاس قران بردام ، وقتی همه بچه داخل کلاس شداند معلم در کلاس را بست ، مادرها که دوست داشتند صدای بچه هاشون را موقع خواندن قران بشنوند ، همه گوش ها را به در کلاس چسباندند ، خانم معلم که متوجه حضور مادرها شده بود ناگهان در کلاس را باز کرد ، مادرها هم فرار کرداند ، خانم معلم گفت : شما اینجا چکار می کنید و مامان ها که هیچ پاسخی نداشتند فقط خندیدند ، بچه ها از صندلی بلند شده بوداند و پشت سر خانم معلم ایستاده بوداند و بلند بلند می خندیدند ، ...
نویسنده :
محبوبه
9:58